The GRIEF you feel when you CAN'T HELP SOMEONE in a narcissistic relationship

کمک کردن به کسی که در یک رابطه با فردی خودشیفته گیر افتاده، شاید از سخت‌ترین تجربیاتی باشه که آدم‌ها باهاش دست و پنجه نرم می‌کنند. اون احساس عجز و ناتوانی که وقتی می‌بینی کسی که دوستش داری درگیر یک رابطه ناسالمه ولی علیرغم تمام تلاش‌هات نمی‌تونی کمکش کنی، سخت و دردناکه. شاید این فرد یکی از اعضای خانواده‌ات باشه – مثل مادرت، خواهرت، یا حتی یه دوستی که درگیر شده. تو همه کاری می‌کنی: مشاوره، کتاب، ویدیو… حتی یه محل برای زندگی پیشنهاد می‌دی؛ ولی در نهایت به نظر میاد نه تنها به خودش کمک نمی‌کنه، بلکه تو هم داری به همون چرخه سمی کشیده می‌شی.

در ویدیوی امروز، قراره درباره‌ی این نوع غم و اندوه و احساسات صحبت کنیم. این همون جاییه که گیر می‌افتی، وقتی می‌خوای دست کسی رو بگیری، ولی می‌بینی داری توی آب غرقشده‌ی اون رابطه کشیده می‌شی. این پست بهت کمک می‌کنه تا بفهمی چه کاری می‌تونی انجام بدی و چطور می‌تونی خودت رو نجات بدی، حتی وقتی احساس می‌کنی کسی رو پشت سر می‌ذاری.

Table of Contents

وقتی نمی‌توانیم کسی که در رابطه با یک شخصیت خودشیفته گیر افتاده را نجات دهیم: چرا احساس غم می‌کنیم و چطور با آن کنار بیاییم

وقتی نمی‌توانیم کسی که در رابطه با یک شخصیت خودشیفته گیر افتاده را نجات دهیم: چرا احساس غم می‌کنیم و چطور با آن کنار بیاییم

وقتی کسی که دوستش دارید در یک رابطه خودشیفته گیر افتاده باشد و شما علیرغم همه تلاش‌هایتان توانایی نجات او را نداشته باشید، احساسی از غم عمیق در شما شکل می‌گیرد. این غم به دلیل چند عامل ایجاد می‌شود:

  • ناامیدی: شما بهترین کمک‌ها را ارائه داده‌اید – از پیشنهاد مشاوره و حرکت‌های مالی گرفته تا پیشنهاد دادن جایگزین‌هایی برای زندگی – اما هنوز قادر به تغییر وضعیت او نیستید.
  • احساس ناتوانی: حتی وقتی می‌خواهید به ساختن مسیری جدید برای این فرد کمک کنید، ممکن است او همچنان به سمت ارتباط و چرخه قدیمی بازگردد، و این باعث می‌شود احساس کنید که تمام تلاشتان بی‌نتیجه است.
  • کشیده ‌شدن در چرخه تکراری: شاید فرد به شما بگوید که حاضر است همکاری کند و برای استراحت بیاید، اما پس از مدت کوتاهی دوباره به همان موقعیت بازمی‌گردد و شما را هم وارد همان چرخه می‌کند.
علت غم مثال
احساس ناتوانی پیشنهاد ترک رابطه، ولی بازگشت فرد به همان الگو
کشیده ‌شدن شما به موقعیت شما برای استراحت او تلاش می‌کنید، اما خودتان گرفتار می‌شوید

چگونه مرزهای خود را حفظ کنیم: پیشنهاداتی برای کمک به عزیزان بدون اینکه خودمان قربانی شویم

چگونه مرزهای خود را حفظ کنیم: پیشنهاداتی برای کمک به عزیزان بدون اینکه خودمان قربانی شویم

در مواجهه با عزیزان گیر افتاده در روابط خودشیفتگی، یکی از سخت‌ترین چالش‌ها این است که چگونه مرزهای شخصی خود را برقرار نگه داریم. شما ممکن است به آن‌ها پیشنهاد کمک دهید، مشاوره‌های درمانی، منابع مالـی، اقامت موقت و حتی راه ارتباطی امن را ارائه دهید، اما اغلب متوجه می‌شوید که این کمک‌ها کافی نیستند زیرا آن‌ها به چرخه‌ی مخرب باز می‌گردند. در این مواقع ممکن است خود را در حال بازگشت به همان سیستم معیوب احساس کنید. عزیز شما ممکن است از شما بخواهد نزد والدین خود بمانید تا او فرصتی برای استراحت پیدا کند یا حس کنید اگر پیگیر نباشید، او را رها کرده‌اید. با وجود اینکه این درخواست‌ها ممکن است از عشق و نیاز به کمک ناشی شده باشد، باید آگاه باشید که نجات دیگران نباید به قیمت قربانی کردن خودتان تمام شود. هر چند درد دارد، اما گاهی بهترین راه قطع ارتباط محدود و اولویت‌بندی سلامت روانی خودتان است.

Q&A

پرسش‌ و پاسخ: احساس غم زمانی که نمی‌توان به کسی در یک رابطه نارسیسی کمک کرد

پرسش: ویدیو در مورد چه موضوعی صحبت می‌کند؟

پاسخ: این ویدیو درباره احساس غم و ناامیدی است که وقتی می‌بینیم یک فرد عزیز—مثل یکی از اعضای خانواده یا دوستان—در یک رابطه نارسیسی گیر افتاده، اما نمی‌توانیم به او کمک کنیم. به خصوص وقتی تلاش برای کمک کردن نه تنها نتیجه نمی‌دهد، بلکه ما را هم در آن چرخه مخرب قرار می‌دهد.


پرسش: چرا نمی‌توان به همه کسانی که در روابط نارسیسی هستند کمک کرد؟

پاسخ: گاهی وقتی سعی می‌کنیم به دیگران کمک کنیم، ممکن است آنها پذیرای کمک ما نباشند یا برای ترک رابطه نارسیسی آمادگی نداشته باشند. حتی ممکن است بخواهند که ما هم به بخشی از مشکلات آن‌ها تبدیل شویم. برای مثال، یک عضو خانواده ممکن است از شما بخواهد که از والدین نارسیسی مراقبت کنید یا در آن فضا حضور داشته باشید، که می‌تواند شما را به همان چرخه بازگرداند.


پرسش: چرا وقتی تلاش برای کمک نتیجه نمی‌دهد، احساس غمگینی می‌کنیم؟

پاسخ: این احساس غم عمدتاً از اینجا ناشی می‌شود که شاهد رنج عزیزانمان هستیم اما نمی‌توانیم آنها را نجات دهیم. ما انتظار داریم که با ارائه حمایت‌ها و منابع مختلف، آنها تغییر کنند یا راهی برای خروج پیدا کنند، اما وقتی تغییر نمی‌کنند، ناامیدی و حس درماندگی به سراغمان می‌آید.


پرسش: اگر به کسی کمک کنیم و احساس کنیم که او ما را به چرخه نارسیسی می‌کشد، چه کار باید کنیم؟

پاسخ: ویدیو به طور واضح می‌گوید که بهترین راه‌حل این است که در چنین شرایطی از آن فاصله بگیریم و خودمان را نجات دهیم. هرچند که سخت است و ممکن است احساس کنیم که آنها را ترک کرده‌ایم، اما گاهی فاصله گرفتن از چنین موقعیت‌هایی تنها راهی است که به ما کمک می‌کند سلامت عقل و روح خود را حفظ کنیم.


پرسش: چگونه کمک کردن به کسی که در یک رابطه نارسیسی است می‌تواند ما را هم درگیر کند؟

پاسخ: وقتی به کسی کمک می‌کنید، ممکن است ناخواسته خودتان هم در همان چرخه‌ی نارسیسی گرفتار شوید. به عنوان مثال، ممکن است فردی که می‌خواهید به او کمک کنید از شما بخواهد که در شرایطی شرکت کنید که باعث می‌شود شما هم به مشکل بخورید، مثل مراقبت از والدین نارسیسی یا حل مشکلات خانوادگی که ریشه در نارسیسم دارد.


پرسش: وقتی از چرخه نارسیسی دور می‌شویم ولی هنوز عزیزمان در آن گیر کرده، چه احساسی پیدا می‌کنیم؟

پاسخ: اغلب در این حالت با یک “بی‌تکلیفی” مواجه می‌شویم؛ حس می‌کنیم که آنها را تنها گذاشته‌ایم یا حتی خیانت کرده‌ایم، ولی در واقع این انتخاب به منظور حفظ سلامت شخصی است. همان‌طور که گفته شد، گاهی شما ناچارید در مقابل این افراد عزیز به عقب برگردید و از خودتان مراقبت کنید.


پرسش: بهترین توصیه برای افرادی که نمی‌توانند به کسی در رابطه‌های نارسیسی کمک کنند چیست؟

پاسخ: بهترین توصیه این است که به محافظت از خود ادامه دهید و از مسیر نارسیسیسم دور بمانید. گاهی باید پذیرفت که تا وقتی آنها آماده تغییر نباشند، کمک ما اثرگذاری نخواهد داشت. همچنین مهم است که مرزهای شخصی خود را حفظ کنید و بدانید که سلامت روانی و احساسی شما اولویت دارد.


این پرسش‌های پرتکرار می‌تواند به مخاطبانی که با برخی از این مسائل دست و پنجه نرم می‌کنند، دیدگاه‌های مفیدی ارائه دهد و به درک بهتر شرایط منجر شود.

برای نتیجه‌گیری

در این ویدیو به مسئله‌ای پرداخته شد که بسیاری از ما ممکن است تجربه‌اش کرده باشیم: دیدن یکی از عزیزانمان که در یک رابطه نارسیسیستیک قرار دارند و احساس ناتوانی در کمک به او. از والدینی که در کنار شریک نارسیسیستیک خود باقی ‌می‌مانند، تا دوستان یا خواهران و برادرانی که بار زندگی را بر دوش می‌کشند، این موقعیت‌ها واقعا دردناک‌اند. شاید حتی راه‌هایی برای کمک به آن‌ها پیشنهاد داده باشیم—از پیشنهادات درمانی و مشاوره گرفته تا پیشنهاد یک سقف جدید برای زندگی—اما در نهایت باید بشنویم که “نمی‌توانم” یا “فعلاً امکانش نیست”.

این از دست دادن‌های عاطفی، این تلاش‌هایی که به نتیجه‌ای نمی‌رسد، گاه ما را درگیر دوراهی‌‌ای می‌کند که در نهایت نه تنها آن‌ها را نجات نمی‌دهد، بلکه ممکن است دوباره خودمان را در همان سیستم سمی گرفتار کند.

به همین دلیل، همان‌طور که در ویدیو توضیح داده شد، گاهی بهترین راه برای حفاظت از خودمان، رها کردن است. بله، دردناک است. اما زمانی که متوجه می‌شویم که کمک هایمان نتیجه‌ای به همراه ندارد و تنها خودمان را بیشتر گرفتار حلقه‌ ناخوشایند رابطه می‌کند، شاید به این نتیجه برسیم که باید منتظر بمانیم تا آن شخص خود تصمیم به تغییر بگیرد.

پس، اگر خودتان را در چنین موقعیتی می‌بینید، شاید نیاز باشد به این فکر کنید که رها کردن می‌تواند راه نجات شما از این چرخه باشد. هر چقدر هم که سخت باشد، توصیه‌ی آخر این است که از خودتان محافظت کنید و مرزی سالم ایجاد کنید.

در نهایت، باید بدانیم که همه‌ی ما مسئول زندگی خودمان هستیم و گاهی بهترین کمک، اجتناب از درگیر شدن مجدد است.

نظر شما چیه؟ تا حالا در چنین موقعیتی قرار گرفتید؟ تجربیات و نظراتتون رو با ما به اشتراک بگذارید! 😊

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا