آیا یک استراتژی جهانی می‌تواند در همه‌جا کارآمد باشد؟

آیا واقعاً یک استراتژی جهانی برای همه جا و همه زمان کار می‌کند؟
(راهنمایی برای مدیران و رهبران سازمانی در مواجهه با پدیده «اصطکاک سازنده»)


مقدمه: خیال یا واقعیت استراتژی جهانی؟

این روزها بسیاری از مدیران و رهبران کسب‌وکار با یک سؤال مهم مواجه‌اند:
«آیا واقعاً می‌توان یک استراتژی جهانی را در هر نقطه از دنیا، بدون تغییر و دست‌کاری، پیاده‌سازی کرد؟»

در دنیای پر‌رقابت امروزی، رؤیای داشتن یک نسخه‌ی واحد برای پیشرفت و موفقیت، اغلب ما را وسوسه می‌کند. اما مثال‌های متعددی نشان می‌دهند که در کنار تفاوت‌های فرهنگی و حقوقی، گاهی خودِ موانع و اصطکاک‌ها می‌توانند مسیر را هموار یا به‌کلی مسدود کنند.
در این مطلب، با الهام از ایده‌های باب ساتن (Bob Sutton) درباره «اصطکاک سازمانی»، قصد داریم بررسی کنیم که چگونه این مفهوم می‌تواند:

  • گاهی اوقات یک مانع خطرناک باشد،
  • و گاهی اوقات ابزاری بسیار قدرتمند برای رسیدن به موفقیت.

اصطکاک سازمانی چیست و چرا نباید همیشه حذفش کنیم؟

اصطکاک سازمانی به موانع و سختی‌هایی اشاره دارد که ممکن است فرایندهای کاری را کندتر یا پیچیده‌تر کنند. ما اغلب عادت داریم اصطکاک را منفی بدانیم و به دنبال «بُرش بوروکراسی» یا حذف موانع باشیم. اما آیا این نگاه همیشه درست است؟

«همان‌طور که در مسابقات رالی، ترمز کردن در پیچ‌های حساس باعث پیروزی می‌شود، در سازمان‌ها نیز بعضی موانع ضروری‌اند تا جلوی خطای بزرگ‌تر را بگیرند.»
ــ نقل از سخنان باب ساتن در مورد اهمیت «اصطکاک سازنده»

اصطکاک سازنده می‌تواند یک نیروی کنترلی مثبت باشد. برای مثال، وجود قوانین سخت‌گیرانه در حوزه محصولات دارویی یا خدمات پزشکی، فرآیند ورود محصولات به بازار را سخت می‌کند، اما در نهایت به‌نفع سلامت جامعه تمام می‌شود.


نمونه واقعی: چرا گاهی سخت‌گیری قانونی موفقیت می‌آفریند؟

بیایید به دو مثال مطرح Theranos و Sequel نگاه کنیم:

  1. ترانوس (Theranos)
    • الیزابت هولمز، مدیرعامل جوان و جاه‌طلبی که می‌خواست با یک دستگاه انقلابی، دنیای آزمایش خون را دگرگون کند.
    • این شرکت بدون تأییدیه رسمی از نهادهای نظارتی (مانند FDA) وارد بازار شد و ادعاهای بزرگی مطرح کرد.
    • در نهایت، فقدان داده‌های علمی و نظارت جدی باعث شد که پروژه شکست بخورد و اعتماد عمومی ضربه سختی ببیند.
    • عدم وجود اصطکاک سازنده (در قالب نظارت جدی و مراحل آزمایشی) سبب شد محصولی ناقص در مراحل اولیه، سال‌ها سرمایه و انرژی را به هدر بدهد.
  2. سیکوئل (Sequel)
    • یک شرکت نوپا که محصولی بهداشتی را برای بازار جهانی آماده کرد.
    • برای ورود به بازار و اخذ تأییدیه‌های قانونی، دچار فرآیندهای سخت، پرهزینه و زمان‌بری شد.
    • اما در نهایت، همین اصطکاک قانونی منجر به تولید محصولی باکیفیت و قابل اعتماد شد که موفقیت بلندمدتی را برای این شرکت رقم زد.

سؤال:
آیا می‌توانیم بگوییم اگر ترانوس هم به همین مسیر سخت تأییدیه‌ها تن می‌داد، احتمال شکستش کمتر بود؟
شاید پاسخ «بله» باشد. چرا که اصطکاک‌های قانونی و نظارتی در عرصه دارویی و پزشکی برای محافظت از جان مردم طراحی شده‌اند و مسیر را برای محصولات غیرایمن ناهموار می‌کنند.


چگونه «اصطکاک سازنده» را از «اصطکاک مخرب» تشخیص دهیم؟

باب ساتن در کتاب و گفتارهای خود تأکید می‌کند که وظیفه مدیران هوشمند، تشخیص دو نوع اصطکاک است:

  1. اصطکاک مخرب
    • روندهای صحیح و قانونی را کند و پیچیده می‌کند.
    • مثال: تاخیر شدید در تایید فاکتورهای مالی یا پرداخت حقوق کارکنان.
  2. اصطکاک سازنده
    • مانع انجام رفتارهای نادرست و مخرب می‌شود.
    • مثال: نظارت‌های دقیق قانونی برای جلوگیری از عرضه محصولات خطرناک.

بنابراین، یک رهبر موفق می‌پرسد:
«کدام اصطکاک باید حذف شود تا کارهای درست سریع‌تر انجام شوند؟ و کدام اصطکاک باید حفظ یا حتی تقویت شود تا جلوی کلاهبرداری یا خطاهای فاجعه‌بار گرفته شود؟»


اصطکاک سازنده در استراتژی‌های جهانی

بسیاری از شرکت‌های چندملیتی تلاش می‌کنند فرمول موفقیت خود در بازار داخلی را عیناً در سایر کشورها کپی کنند. اما با موانع فرهنگی، مقررات سخت‌گیرانه یا حتی محدودیت‌های اقتصادی روبه‌رو می‌شوند. در چنین شرایطی، همین اصطکاک‌های بومی می‌توانند مانع یا عامل رشد باشند.

  • جنبه منفی: اگر به این تفاوت‌ها بی‌اعتنا باشید، محصول یا خدمتتان در بازار هدف شکست می‌خورد.
  • جنبه مثبت: اگر این موانع را بشناسید و هوشمندانه به کار گیرید، می‌توانید محصولی سازگار، محلی و در عین حال رقابتی ارائه دهید.

نقش مدیران: تسهیل «مسیرهای درست» و دشوار کردن «مسیرهای اشتباه»

فرض کنید شما مدیرعامل یک شرکت هستید که به‌تازگی وارد بازار خاورمیانه شده است. قوانین استخدام، نظام ارزی، سنت‌های بومی و حتی ساعت کاری با آنچه در آمریکا یا اروپا تجربه کرده‌اید، متفاوت است.

  • اگر بخواهید همه اصطکاک‌ها را حذف کنید و کارها را دقیقاً مثل دفتر مرکزی پیش ببرید، ممکن است خیلی زود با موانع سخت قانونی و فرهنگی برخورد کنید.
  • اگر هم بخواهید بدون نظم و نظارت هرکس هر کاری دلش خواست انجام دهد، احتمال فساد یا تخلف بالا می‌رود.

راز موفقیت:
«اصطکاک‌های مفید را حفظ و حتی تقویت کنید، در حالی که دست‌اندازهای غیرضروری را از مسیر کارمندان و مشتریانتان حذف نمایید.»
به عبارت دیگر:

  • ساده‌سازی کارهای درست: مثل انجام فوری تراکنش‌های مالی یا ثبت سفارشات مشتری.
  • سخت‌کردن کارهای اشتباه: مثل جلوگیری از ضعف امنیت داده‌ها، سوءاستفاده از منابع مالی، یا حتی عرضه محصولات فاقد استاندارد.

آیا داده‌ یا آماری درباره اهمیت اصطکاک سازمانی وجود دارد؟

بر اساس تحقیقات مؤسسه Gartner در سال ۲۰۲۲، نزدیک به ۶۲٪ از رهبران سازمانی گزارش داده‌اند که «پیاده‌سازی تغییرات بزرگ بدون وجود نظارت‌های مؤثر، منجر به اتلاف منابع و افزایش ریسک شده است.» در مقابل، ۷۱٪ از سازمان‌هایی که فرایندهای بازبینی و نظارت منسجم (همان اصطکاک سازنده) را دارند، توانسته‌اند ریسک پروژه‌های جدید خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهند.


پرسش‌های کلیدی برای مدیران و تصمیم‌گیران

  1. آیا تاکنون اصطکاکی را حذف کرده‌اید که بعدها متوجه شوید به ضررتان تمام شده است؟
  2. در سازمان شما، چه فرایندهایی بیش از حد پیچیده و اضافی‌اند؟
  3. کدام بخش از روال‌های نظارتی، در واقع از سازمان در برابر تصمیمات خطرناک محافظت می‌کند؟
  4. اگر در حال ورود به بازار بین‌المللی هستید، آیا برای انطباق با «اصطکاک‌های فرهنگی» برنامه دارید؟

جمع‌بندی نهایی: یک استراتژی جهانی نیازمند «اصطکاک هوشمندانه» است

همه ما رؤیای آن را داریم که یک استراتژی جهانی «همه‌فن‌حریف» خلق کنیم؛ اما واقعیت این است که تفاوت‌های محلی، مقرراتی و فرهنگی همواره وجود دارند. از سوی دیگر، اصطکاک نه تنها یک مانع نیست، بلکه گاهی عین نجات است.
درسی که از مثال ترانوس و سیکوئل می‌گیریم این است که:

«قرار نیست تمامی اصطکاک‌ها حذف شوند. بلکه باید حواس‌مان باشد کدام یک سازنده است و جلوی فاجعه را می‌گیرد، و کدام یک مخرب است و فرایندهای درست را فلج می‌کند.»

شما چه فکر می‌کنید؟

  • آیا استراتژی‌های جهانی واقعاً می‌توانند بدون در نظر گرفتن اصطکاک‌های محلی موفق شوند؟
  • تا به‌حال چه موانعی شما را به تجدید نظر در استراتژی کسب‌وکار وادار کرده است؟

در نهایت، یک مدیر هوشمند کسی است که از تمام ابزارهایش ــ از جمله اصطکاک سازنده ــ برای تضمین موفقیت و پایداری سازمان بهره می‌گیرد. همان‌طور که باب ساتن می‌گوید:

«اصطکاک، ترمزی است که بعضی وقت‌ها برای نجات همه‌مان لازم است.»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا